
باز اين چه شورش است که در خلق عالم استباز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم استباز اين چه رستخيز عظيم است کز زمينبي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم استاين صبح تيره باز دميد از کجا کزوکار جهان و خلق جهان جمله در هم استگويا طلوع ميکند از مغرب آفتابکاشوب در تمامي ذرات عالم استگر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيستاين رستخيز عام که نامش محرم استدر بارگاه قدس که جاي ملال نيستسرهاي قدسيان همه بر زانوي غم استجن و ملک بر آدميان نوحه ميکنندگويا عزاي اشرف اولاد آدم است"محتشم کاشانی"